در نزدیکی هایم صداهای خسته و رنجور استلا را می شنوم ، گویی ناله هایش تمامی ندارد ، چقدر درد تنهایی آزارش می دهد ، چقدر نگاههای سرد دیگران گلویش را دریده اند و چقدر نحیف شده استلا . . . ! بی خوابی امانش را بریده و جای چنگ هایی که گه گدار ناخن های کوچکش صورتش را نوازش می کنند به چشم می آید ، استلا خیلی وقته یه دل سیر نخندیده و صدای خنده هایش در خانه ی سرد و تاریک خفه شده . . . ! وای چه سکوتی حکم فرماست ، آرامش به دنبال ندارد بلکه تشویش و اضطراب را به دنبال خود می کشد و همه چیز خاکستریست . . . !
نانا مثل همیشه در آشپزخانه مشغول تهیه ی غذا برای آنتوان است تا وقتی از جنگل آمد نگاههایش همه جا را آتش نزند .
آنتوان مرد قوی و یک تبرزن قهاری است ، او درختان زیادی را از ریشه زده . هر شب که می آید دو دستش سطل های آب است زیرا نانا قدرت کافی برای انجام چنین کارهای سختی را ندارد ، نانا به زور راه می رود آخه معلولِ ، یکی از پاهاش لنگ می زنه تازگی ها هم سرفه های زیادی می کنه و همش خون بالا میاره .
نانا عاشقانه آنتوان را دوست دارد چون اونوقتی که جوانتر بود وقتی برای چیدن تمشک به جنگل میره یه گرگ بهش حمله می کنه و استخوان پای چپش را خورد می کنه ، همیشه می گه اگه تو اون لحظه مرد قدرتمندی که سریع خودش رو رسوند به اون صحنه نمی رسید من سالها پیش چشمانم را از این دنیا بسته بودم و همیشه اون مرد قهرمان زندگیم بوده . آنتوان مرد خوبی ســـــــــــت ولی کمی عصبی ســــــــــت و من او را درک می کنم ، همیشه وقتی این داستان رو تعریف می کنه بغض گلویش را می گیرد . . . ! شبــــــها استلا از پنجره به آمدن آنتوان زل می زنه و وقتی سر و کله آنتوان پیدا میشه ناله های استلا هم قطع میشه .
جالب بود
آدم وسوسه میشه باقی داستان رو بخونه
.
راستی من به غلط های املایی حساس هستم
مرسی دوست من اگه جایی غلط املایی هست مخصوصاً نوشته می شود .
من هنوز صدای ناله ی استلا را میشنوم!
ناله های استلا ادامه داره . . .
فکر می کنیم که آسمان در غم ما خواهد گریست
و یا دل سنگ از درد ما آب خواهد شد
یا گردش ستارگان متوقف خواهد گشت ...
اما بعد می فهمیم که در این دنیای بزرگ
میلیون ها انسان مثل ما آمده اند و رفته اند
و هیچ تغییری در گردش روزگار به وجود نیامده است !
چه عجب آتلانتیسمون هم اومد دلممون گرفته بود از دوریش !!
سلام آخی قشنگ بود اگرادامه داره بنوس
درود بر شما سپاس روزی خواهم نوشت .
چه زیبا می نویسی...بخشی از یه رمانه که داری می نویسی ؟اگه اینطوره بازم از این رمان اینجا بنویس که کلی خوشحالمون می کنی...
درود بر شما شاید یه روزی یه رمان شد فعلا در موردش فکر نکردم ولی فعلا به کوتاه نوشتنش بیشتر فکر می کنم .
من نفهمیدم رابطه نانا با استلا چی بود. کلا خیلی روون نوشتی. آفرین.
درود به وقتش مشخص می شه سپاسگذارم .
سلام. مرسی از نظرات خوبتون در باره کمک به ایران. مشکل اینجاست که نمیشه آدمهای نیازمند رو پیدا کرد یا حداقل من نمیشناسم. اگر میدونین میشه به من خبر بدین؟ مرسی
سلام به روزم بیایید
با توجه به گرانی شدید تنقلات مرسوم عید مانند قیمت 40 تا 50 هزارتومانی پسته و بادام...
جمعی از هم وطنان پایبند به اصول انسان دوستی..
تصمیم گرفته اند برای حفظ آبروی خانواده های کم درآمد و مبارزه با گران فروشی...
سال نو را بدون خرید و مصرف آجیل جشن بگیرند...
اگر با این امر موافقید این پیام را برای دوستانتان نیز ارسال نمایید...
سلام خیلی وقته که آپ نکردین چرا آپ نمی کنید راستی یه سر بیایید
سلام تشریف بیارین
کم پیدایی اخوی
سلام همایون خان
نوروزت مبارک ...
من یکی از اعضای پرتابه هستم. می دونی بعضی وقتا یه سری حرفا هستن که نه می شه تو وبلاگ نوشتشون ( یعنی به اندازه ی یه پست وبلاگ نیستن) و نه دوست داری از بین برن...
من اومدم بهت بگم که پرتابه دقیقا جائیه واسه این حرفا یعنی می تونی تو پرتاب های 198 کاراکتری همه ی حرفای مینیمالت رو بنویسی
ما تو پرتابه کپی پیست نمی کنیم و خوشحال میشیم که تو هم بیای تو جمع ما و از نوشته هات بهره مندمون کنی...
منتظرتیم
چرا نیستی پس
سال نوت مبارک
bah bah homaun khan... che ajab. tashrif farma shodin.. are aksare post haro bastam. inam ramz 153759. taid nakoniaaaaaaaaaaaaaaaaa
سلام داش همایون
ممنون شما لطف دارید همینکه جویای حال ما شدید
نشان از محبت شما به ما ست
با ارزویی سلامتی برای شما و خانواده محترمتان
بدروود دوست خوب من
سلام همایون جان خوبی؟
تمام پستهاتو خوندم چرا اپ نکردی پس این همه وقت؟ نوشته هات خیلى غم داشتند امیدوارم الان شاد باشى و پر حس خوب باشی میدونى شادى حق ماست حتى اگه زمونه نزاره باید بکوبونیم تو دهنش و شاد باشیم منتظرم با یه عالمه حس خوب زودتر اپ کنى
سلام. ممنون از لطفی که به من داشتید. داستان خیلی زیبایی نوشتید. به نظرم اگه کوتاه تمومش کنی خیلی قشنگ تر هست. زیاد طولش نده.
زنده باشید و سلامت.
سلام دوست عزیز...من دیگه نمی خوام جایی بنویسم...وبلاگمو حذف کردم(غارمینا یا همون چاقی در مه)و یه نفر اونجا رو ثبت کرده و داره با سوءاستفاده از اسم من می نویسه خواستم بگم لطفا لینکمو از اینجا بردار...ممنونم دوستم....
سلام دوست خوب.
خواندمتان و زیبا بود.
ممنون از حضور شما.
مانا باشی
همایون جان رمز جدیدم bahar است اگه دوست داشتین عکسها رو ببینین ممنونم که هستى همه جا
واییییی گند زدم :) کامنتمو بیزحمت پاکش کن
سلام. ممنون از لطفتون.
سلام به روزم تشریف بیارین
سپاسگزارم نه سپاسگذارم
زیباس
لطف دارید .