خوشا دیدار ما در خاک . . .

خوشا دیدار ما در خاک . . .

دست نوشته های روزانه
خوشا دیدار ما در خاک . . .

خوشا دیدار ما در خاک . . .

دست نوشته های روزانه

ت ک ر ا ر

به نام خدا

باز هوایم ابریست و گرفته و پنجره ها بسته اند ، حس پنهانم رو بازی میکند و دستم را خوانده ! باز گلویم درد میکند و سرفه های طولانیم شروع شده و سیگاری که لایِ انگشتانِ سردم خشک شده به فیلتر قرمزش می رسد و نگاهش را به جیب و پاکت بعدی دوخته . . .  !

خانه تاریک است و سوزنم به آهنگ دماوند داریوش گیر کرده و لبم را به چای سردی که مزه اش تکراریست نزدیک میکنم ، اوه چای دیروز است ، من در دیروز جا مانده ام و در همان جا نشسته ام با چشمانی که می سوزد و قرمز شده . . . !

خانه سرد و پاییزیست و ابهام دارد و سکوتِ صدایِ رادیویی که رویش حسابی خاک گرفته و هر روز رویِ طاقچه کنار قاب عکس برایم لال بازی در می آورد تکراریست . . . !

آری دیروزم هم امروز است و فردایم آغشته از دیروز . . . 

نظرات 2 + ارسال نظر
ebi پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 00:58 http://blueboy-ebi4.blogfa.com

سلام
مرسی
ایول اس اسی وفادار

sarina یکشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 23:01

قشنگ بود اما دلگیر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد