خوشا دیدار ما در خاک . . .

خوشا دیدار ما در خاک . . .

دست نوشته های روزانه
خوشا دیدار ما در خاک . . .

خوشا دیدار ما در خاک . . .

دست نوشته های روزانه

غبار زندگی

 به نام خدا

گاهی اوقات وقتی می خواهی نمی شود که نمی شود و گاهی که نمی خواهی می شود .

آری گاهی گله مندیم که چرا نشد که نشد و گاهی خوشحالیم ازاینکه شد .

انسانها بر دو وجهند : افرادی که به خواست خود رسیدند و راه را تمام کردند و دیگری

کسانی که به خواست خود نرسیدند و راه را تمام کردند .

نمی دانم که آیا دنیا را بد ساخته اند یا انسانها را ، نمی دانم که آیا اینجا غبار گرفته یا

آنجا ، نمی دانم که آیا روزگار بی وفاست یا تو .

احسا س غریبی دارم طوری که نفس می کشم ولی احساس خفگی می کنم.

زندگی بر دو حرف بنا شده : شدن و نشدن .

فاصله ی بین شدن و نشدن آنقدر کم است که حتی نمی توانی تشخیص دهی .

تکرار بی فایده به ما انگ نبودن می چسباند ، کاری باید کرد که تا نبودن هر روز در

جویبار حیات بود و با عشق در آب آن دستهایمان را بشوییم.

 

و در آخر خدا را باید بوسید . . .

نظرات 2 + ارسال نظر
یکی مثل همه شنبه 2 دی‌ماه سال 1391 ساعت 16:58

و من از این تکرار بی فایده مدتهاست انگ نبودن خورده ام

سارینا سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 16:21

خدا را باید بوسید. . .
مرسی

سپاس از شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد